اقتدای امام خمینی در انقلاب به نهضت امام حسین(علیهالسلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
کمال انسان در این است که مظهر اسمای حسنای خداوند باشد؛ زیرا کمال مطلق و
نامحدود از آنِ خداست و غیر خداوند، ذاتاً سهمی از کمال هستی ندارد.
عصاره اسمای الهی، علم و قدرت است که حیثیّت وجودی هماهنگ کننده آن دو
حیات می باشد. موجود زنده، آگاه و مقتدر است. هر اندازه حیات موجودی قوی
باشد، علم و اقتدار او نیرومند خواهند بود و اگر حیات موجودی نامتناهی بود،
حتماً علم او نامحدود و اقتدار وی غیر متناهی می باشد.
هر اندازه انسان صالح سالک از عَقَبات کئود خود خواهی و برای خود خواستن
برهد و از غیر خداوند منقطع گردد، به همان نسبت، کمالات اسمای حسنای خدا در
او ظاهر میگردد و در نتیجه آن، چنین خواهد شد که علم خداوند در معارف
علمی او تجلّی مییابد و اقتدار الهی در معارک عملی او ظاهر میگردد و
بالاخره، حیات نامحدود الهی به اندازه سعه وجودی انسان متعبّد و منقطع از
غیر خداوند، در وی متبلور خواهد شد.
مظاهر تامّ اسمای حسنای الهی در جامعه انسانی، همانا انبیای عظام و أئمه
هُداة مهدیّین (علیهمالسلام) اند که اَحَدی از افراد عادی را یارای همتایی
آن ذوات نورانی نیست: «لا یُقاس بآل محمُد(صلّی الله علیه وآله وسلّم) من
هذه الأُمّة أحد و لا یُسوّی بهم».[1]
بعد از اولیای معصوم الهی، نائبان آنهایند که در پرتو خلافت از آنان، جامه
برین خلیفة اللهی را مع الواسطه دربر میکنند و آثار اسمای حسنای الهی به
وساطت اولیای معصوم (علیهمالسلام) از سنّت و سیرت عادلانه آنها ظهور می
نماید، بعد از آنکه آن آثار فیض و فوز الهی از سنّت معصومانه اهل بیت عصمت و
طهارت (علیهمالسلام) بدون وساطت دیگران تجلّی نموده است و این ذوات
نورانی (علیهمالسلام) نه تنها در استضائه از خدا نیازی به وساطت غیر خود
ندارند، بلکه دیگران در هر گونه استفاضه فیض از خداوند سبحان و افاضه آن به
دیگران، محتاج شفاعت و وساطت آن خلفای بلا فصل الهیاند. همه آن ذوات مقدس
در مقام انطواء کثرت در وحدت، نور واحداند؛ همانطوری که از زیارت جامعه
کبیره استفاده میشود: «... و أنّ أرواحَکم و نورَکم و طینتَکم واحدةٌ
طابتْ و طهُرتْ بعضُها من بعضٍ».
امام خمینی یکی از بزرگترین نوّّاب امامان معصوم